بـخـتـياري
نينا جان من ممکنه واسه يه چند روزي نباشم ..اخه يه سفر اجباري برام پيش اومده که بايد حتما برم ..چون امکان داره نتونم باهات تماس بگيرم گفتم بهت بگم ..ديشب فراموش کردم بهت بگم ..موبايل هم که ميدوني قطع شده ..وقتي بر گشتم حتما باهات تماس ميگيرم ..راستي نازي و خونوادش هم امروز اومدن طرف تهرون شايد باهات تماس بگيرن ..ميبوسمت ...
نيناي گلم هر کاري ميکنم که روي خودم تسلط داشته باشم نميتونم ..دارم خفه ميشم ...نميتونم نفس بکشم ....مگه ميشه يه نفر اينقدر سادگي بخرج بده ؟سادگي؟!!نه!!حماقت ..حماقت محض ..من ديگه بخودم هم شک ميکنم ..چه برسه به ...واي واي نينا مگه ميشه باور کرد ؟اخه کي رو متهم کنم ؟!!بکي بگم چرا از اين همه اعتماد من سو استفاده کردي؟به ايمان يا امير حسين ؟نازي؟يا اشيل و ماني ؟شايد به ارمان وحميد يا سعيد و داوود.....نينا کاش زودتر متوجه ميشدم که حداقل ميتونستم بياد بيارم اون روز کدومشون پيشم بودن ....باورم نميشه که کسي, کسي رو دوست داشته باشه و بعد اينطوري بخوان کمکش کنن ...نينا خودم بکسي شک دارم که حتي دلم نميخواد توي ذهنم اسمشو رد کنم از بس دوستش دارم ..از بس عزيز دلمه...
نينا جان سلام گلم .....اميدوارم که نانسي و امير براي هميشه قدر محبتهاي تورو بدونند ..... قدر محبتهاي خالص ودل بي غل و غشت رو ....از طرفي از خدا هم ميخوام که بهشون هميشه سلامتي بده ..و باز اميدوارم که تو هم مثل الان ..براي هميشه همينقدر خوب بموني ..ودر کنار دوستاي گلت ساعات قشنگي رو سپري کني ...امين
سلام عزيزم چرا خبرم نكردي؟
منم آپ كردم با اومدنت شادم كن التماس دعا
وقتي با آقا دردودل مي كني به من هم دعا كن دوست دارم واميدوارم هميشه زير بيرق امام حسين سالم باشي
سلام ... يه وقت كسي به ساعت كامنتم نگاه نكنه .. اون موقع مي گن اين يارو دين و ايمون نداره ... به جاي اين كه عزاداري كنه اومده داره وب گردي مي كنه ....
خوب بگو ببينم اسمش چيه .. اونجا كه من گفتم بهش كلوپ.. راستي كاشكي اونو نمي نوشتم كه حداقل زير لفظي رو مي گرفتيم ...
نظرم هم يه خورده عوض شد احتمالا يه آدرس وب بهت بدم كه راحت تر باشي .. حالا بايد فكر كنم كه كدومش رو بهت بدم ... بذار فكر كنم .. تو هم اسم كلوپ رو بگو
سلام
سلام نينا جان