گلي جونم فدات شم چرا هي اين عزيزامو مي پروني چشم واسه تو بيشتر ميدم.....بابا گناه دارم اين همه ۱۴۰۰ سال رو برخ من ميکشي بگو ببينم توي اين هزارو اندي سال چند نفر واقعا به حرف گفته شده عمل کرده ؟ و تا حالا کي ميتونه بگه که حرفشون حرف نبوده بخدا حرفاي ما حرفه و محکم سر قول و قرارمون ميمونيم در ضمن نيناي عزيز قصه نخور عزيزم هر وقت بگي حاضره در ضمن غم رو بنداز دور نميتوني بگو تا باهم حلش كنيم يا بده من تنهائي بدوش بكشم
نينا جارو ندالي خونتون ؟؟؟ بلدار اون مهمون ناخونده رو با جارو بي نداز تو کوچه وگي نه کنگلا هم که تموم بيشه نوبت خوريته که بخوره تا لنگرش و بل نداله از اونجا . عاگيبت منتظر سيد موندن فگت سيفيد شودن موهاته خانوم .... تازشم سودي کوجا گيب شوده فيک کونم فگت سوغاتي به اون ريسيده که هيچي پيداش نيس
سلام عزيزم ..همين الان وبلاگ ساحل ارامش در پرشين را باز کردم و ميتوني کامنت بزاري به ادرس تو جه کن..در ضمن سايت هم الان بازش کردم ولي قسمت کامنتش را جمعه باز ميکنم ...پس منتظرت هستم تو وبلاگ ساحل ارامش در پرشين
دوباره ادرس را نوشتم توجه كن
هميشه سلام...
در قرن هياهو قرباني غربتي مانده ايم كه خورشيد را از يادمان برده استفصل فصل فاصله هاستدر فريبي كه گُل خواهد داد!همزباني ها بي دليل عصيان مي كننداحساسي نمانده است .... تمامي لهجه ها لكنت دارندكسي مهرباني را نمي شناسدخنده زايش تيره روزي آينه است وقتي تمام انعكاس ها دروغ مي شوند....
نيناي مهربونم...
من چي بگم فكر كردم نوشته ي منو خوندي و متوجه شدي كه چقد تنها شدم....(رجوع شود به يكي از كامنتاي چند روز قبل)
خيلي سعي كردم جلوي خوابمو بگيرم و نذارم كه خوابم ببره...
تا بتون به وبت بيام و كامنتي رو به يادگار اينجا بنويسم...
نيناي مهربونم
مهربونم....
هميشه به يادتم...
ارادتمند : شايا تجلي
بابا باز ما كه رفتيم رو چهل تا...اوه همش كه نيناست بابا يك ده بيستا ديگه كامنت ميذاشتي خجالت نكش ...اصلا به من چه چهار ديواري اختياري...
راستي پيوند نيمه دومت مبارك...محمد جان نينا رو كه از دست ما ربودي باز مسعود تنها مسعود خسته....آه.....
خانومي ديگه غمگين نبينمت.... وقتي آن ميشي كه ما رو هم نميشناسي..... دارم برات
انديشه ات نوراني و گامهايت در مسير نور پرتوان