• وبلاگ : سرزمين عجايب
  • يادداشت : به تو محتاجم
  • نظرات : 33 خصوصي ، 160 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + به به 

    سلام سلام نينا جونم سلام

    + هرمز 
    پس چرا اينهمه نوشتم سند نشد؟
    + هرمز 
    سلام
    + لعبت 
    راستي حرف كتاب و اين چيزا شد يادم افتاد به شايا و سيد و پسري با كفشهاي كتاني و هاني ...نينا چرا ديگه نميان؟نكنه اهنگ فراريشون داده ؟
    + لعبت 

    Go to fullsize image Go to fullsize image Go to fullsize image

    + لعبت 
    نينا ميدونستي كه منم از سلن خيلي خوشم مياد
    + لعبت 

    ..من مسافر و غريب.....

    .....اما لبريز يقين ....

    .....ميدونم تو راه عشق همه رو جا ميذارم.....

    + لعبت 

    سلام اقاي عظيمي...

    مرسي از توجهتون ..من دقيقا از ابان ماه ديگه نتونستم به سايت ساحل ارامش سربزنم

    امااز طريق يکي از دوستان متوجه شدم که توي يکي از کامنتها که از دوستان تشکر ميکردين واسه حضورشون.. لطف کردين اسم منو هم بردين ....ولي حقيقتا فراموش کردم که تشکر کنم به خاطر محبتتون ...حالا تشکر ميکنم و باز تشکر ميکنم بخاطر لطفتون... اما من جداَ ديگه فرصت نميکنم که به وبلاگ ها سر بزنم وتنها جايي که معمولا ميرم وبلاگ نيناس اونم چون فکر ميکنم 1)منو ميکشه اگه سر نزنم بهش 2)اينطوري از حال کل دوستانم با خبر ميشم ..از اين که ميبينم شما دائم به نينا سر ميزنين و هواي اين نيناي گل ما رو دارين خوشحالم... واسه شما و خونوادهءمحترمتون ارزوي سلامتي دارم ..

    + به به 

    س

    ل

    ا

    م

    + نازنين 

    نينان(بقول روزين) جونم سلام ....اين مامانم نميذاره ما ان بشيم پدرمونو در اورده همش ميگه درس درس درس ميخواد من پزشک بشم ..هر چي ميگم مامان جون من دارم ليسانس برنامه نويسي ميگيرم تو چي داري ميگي ؟ميگه من حاليم نيست تو بايد دکتر شي ..هر کي ندونه فکر ميکنه بيسواده ....شوخي ميکنم ..نينا جان من ميام تهران و حتما اگه خدا بخواد يه سر به تو نيما و محمد و پرويز و مصطفي ميزنم خيلي دلم ميخواد شما رو از نزديک ملاقات کنم.. من بايد برم چون امتحان دارم ميبوسم روي ماهتو ..راستي حجي شوما چطورين ؟خبين ؟بچا چيطورن ؟بابا اصلا نميدونم چيچي بنويسم از دست اين دختره ..جرات نداريم يه حالو احوال کنيم از ترسمون ..اوايل فکر کرديم شوخي ميکنه ديدم نه از دست رفته ...به هر کي ميگيم حسود شده دوتا شاخ بارتفاع 10 متر در مياره و فکر ميکنه ما داريم واسش حرف در مياريم حميد پسر عمه ام(داداشش) ميگه خداوکيلي اين دختره چل شدسا ..منظور اينکه همه کم کم دارن ميفهمن اين دختره چل شده و به تو نزديک شده فقط 6 ...7 تا کم داره نه ؟..

    + ايمان 

    ,واي ننه..خدا مرگم..به اقا هرمز سلام نکرديم الان ميکشدمون ...

    سلام آقا هرمز ..سلام کرديما ..!!خبس والا..سلام ميکونيم محل نميدين؟!!

    جداي از شوخي به همهءدوستان سلام ميکنم وعرض ادب دارم در ضمن از خدا ميخوام که به همتون پول فراوون وسلامتي عطا کنه ..

    آقا هرمز خدمت شما هم سلام ميکنم اون روزا که دختر عمه خونمون بود يه خبري ازتون داشتيم اما الان خيلي وقته ازتون بيخبريم آقا..ازش سراغتونو ميگيريم لاکردار تو چشمامون زل ميزنه و چپ چپ نيگامون ميکونه و ميگه بجوني دادا بيخبررررررررر....هر چي ميگم بابامن کبريت بيخطرم ميگه آره جوني دادا ...ولي اسا خبر ندارم...آقا اين اينجوري نبود هر چي نداشت با اجازتون داره تکميلش ميکنه (حسودي واي واي واي نگو )حالا هم با اين نازيه نشستن نمي دونم راجع به کي دان حرف ميزنن وغش غش ميخندن خدا از حسادتهاشون کم کنه ..مامانم ميگه اصلا اين دختره هوشو حواس ديگه نداره.. ايمان مامان تنهاش نذار برو ببين کاري نداره واسش انجام بدي گفتم اي دل غافل که اصلا راهمون نميده خودش اگه کاري داشته باشه مطمئن باش از زير سنگ هم شده ما رو ميکشه بيرون و بعد هم يه تيکه نون خشکه ميده دستمون و ميگه فکر نکنين که بيگاري بودسا اينم مزدتون ومارو بي منت ميکنه.. ميگم کي نون خواست؟ ميگه چيه؟ از پول خبري نيست.. هرمز گفته پول زيادي بچه رو خراب ميکنه..واي جاتون خالي اون موقعس که يکي بايد منو آرمانو نازيو از رو زمين جمع کنه ..خود سرتقش فقط نگامون ميکنه ومارو مسخره ميکنه و ميگه خب شد از نون هم ديگه خبري نيست همين خنده کلي مي ارزد به دنياي پول ..آقا دوباره حالمونو ميگيره و اشکمون در مياد .. اذيتاي اين دختر عمه قصهء کردشبستريه..تا نيومده سندش کنم چون الان مياد و نميذاره بفرستم ..کلاغ قارقاري دوست دارم و بخاطرهمه صبرت ستايشت ميکنم.... پسر داييت ايمانف... بقول خودت مرد زنم.... نينا جان از شما هم تشکر ميکنم بخاطر تلاش قشنگت ... موفق باشي

    + ايمان 

    سلام نينا جان من ايمان پسر داييم منو يادت هست که ؟

    همون که کوه ايمانو داشت و بقول اقا هرمز الان شن ريزه شده و ريخته ...

    دختر عمه گفته بود که خيلي فعال شدي اما باورم نميشد که اينقدر موفق شده باشي ..

    من هم برات از درگاه ايزد منان خواهان موفقيت بيشتري هستم ...

    راستي نينا جان ما داريم مياييم تهران خودتو اماده کن چون قراره حسابي تلپ بشيم البته هواي تو رو داريم و قراره مصطفي رو خونه خراب کنيم پس بدو ماشينتو اماده کن ..با مصطفي ميريم کوه با تو ميريم تور...خبس؟اگه نخواستي جابجا ميکنيم !!

    نميدونم دربرابر اين كلمات زيبا و پر احساس چي بگم فقط ميگم كه ان شاء الله لياقت اين همه محبتتو داشته باشم و بتونم جبران كنم
    سلام بر دل مهربونت سلام به روح پاكت سلام به احساس پر از لطفت ............... اشكمو در آوردي دختر خيلي ممنون كه اين قدر بهم لطف داري
     <      1   2   3   4   5    >>    >