سلام نيناي عزيز....نينا جان...به خذا قصذ توهين نداشتم....فكر كنم كلمه خوبي انتخاب نكردم....سر حرفم هستم هاااا...تو خوبيات با همه لطفت فقط حسه..نميشه واقعيش كرد....خرفات فقط قشنگه...اما زندگي اين حرفاي قشنگ نيست....ولي بازم ببخشم....ببخشم دوست خوبم....اگه نگي نبخشيدي ديگه نمينويسم هاااا..خوب؟...قربون تو دوست خوبم....تازه نور كوچولو كلي ئعوام كرد كه چرا با تو اينجوري حرف زدم....من كلي كتك خوردم اينجا(چشمك)....نينا ببخشم اگه ناراحت شدي....داداشت....امير

زهر مار نينا . چي ميشد اسم من هم توي برنامه دوستاي اين هفته بود .. مرگ موووووووووووووووش و كشتمت . خاكستري و الاغشو كجا بردي . حالا هم كه اسم منو نميبري .. الكي هم نگو دلت تنگيده بيده .. باورت نميكنم طلاق

اون دو فرشته چه زيبا مسافر خانه ها ميشن چه زيبا خانه دل را روشن ميكنن چه زيبا .......... چه زيبا است هرچه اتفاق افتد در رضاي خدا باشد و چه خوش لحظه هايي كه شاكريم

سلام وااااااااي باز هم من دو رقمي شدم اون هم تو متني كه راجع به سودي نوشته بودي ........... يعني چي اين طوري بايد ادامه داشته باشه؟

سلامممممممممممممم

در مورد اين دونفر بگم كه .....خيلي گلنننننننننننننننننن

جيگرن هر دوتاشون .............. مي بوسمشون ....واييييييي ..فرار........... دوستون دارمممممممممممممم

يا حق

سلام خوبي گلكم مرسي از حضور گرمت يه دنيا شادم كردي

داستان با حالي بود اي ول... خوش باشي عزيزم

سودابه گلم چيزي ننوشتم كه لايق واقعي تو باشه خوشحالم تونستم خوشحالت كنم گلم.......محمد حامد وبلاگ من تضمين كننده سلامت جاني ومال تمامي افراديه كه ميان اينجا بجز يكنفر!!درست حدس زدي اون يه نفر تويي پس بهتره خودت با سودابه جون يه جوري كنار بياي ...البته من خيلي هم خوشحال ميشم سودابه سرتو بكنه زيره اب حداقل جماعتي از شرت خلاص ميشن

آدرس جديد حزب ميهن : http://hezbemihan.org

اين هم يه بيت شعر مخصوص سودابه خانم

كلنگ از آسمان افتاد و نشكست

سودابه مي دويد آفتابه غش كرد

البته اين شعر را من كمي تغيير دادم . اخه اصلش اين بوده

كلنگ از آسمان افتاد و نشكست

سه پايه مي دويد آفتابه غش كرد

ولي اشكالي نداره . مگه بين سودابه و سه پايه فرق وجود داره . جفتشون انگار يكي هستن . باز خوبه به جاي آفتابه نگفتم سودابه .

نينا من به پشتوانه تو اومدم توي اين وبلاگ ها . اگه اين سودابه يه وقت بخواد من را گوش مالي بده بايد خودت بياي وسط ها . تقصير من نيست . اگه يه وقت سودابه بخواد من را ادب كنه ، منم به همه مي گم كه وبلاگت امنيت نداره و خيلي خطرناكه .

خلاصه نينا خانم من خودم را به دست تو سپردم . اخه سودابه بعضي وقتها خيلي خطرناكه . خدا به دادم برسه

در مورد بازگشتتون هم به دنياي وبلاگ نويسي تبريك مي گم . خوشحالم كه به دستور بنده گوش كرديد . ببخشيد منظورم به خواهش بنده بود .

در ضمن نينا خانم سلام

آپ ديت اين هفته ات را از يه وبلاگ ديگه كه نمي دونم كجاست كش رفته بودي ها ؟ فكر نكن نفهميدم

البته شايد هم اون مطلبش را از توي وبلاگ تو كش رفته . به هر حال خوب بود

اينم يه جك واسه سودابه خانم

فقط و فقط خودش بخونه (اخه به خاطر بد قولي دو سه روز پيش خيلي از دستم ناراحته )

به يه آقاهه مي گن يه پيامبر زن نام ببر ؟ مي گه پيامبر اكرم

سودابه منم الان مي رم توي وبلاگم تعريفت مي كنم شايد يه سر زدي .

سلام .

يكي اين سودابه را نشناسه عاشقش مي شه . من گفتم حتما يه سودابه ديگه است . تو منظورت همين سودابه خودمون بود ؟؟؟

الانه كه سودابه من را بكشه . ولي اگه بخوام با انصاف صحبت كنم و مثل خود سودابه جو نگيرتم بايد بگم سودابه خانم يكي از بچه هاي با معرفت و مهربونه . فقط يه كم توي خواب لقد مي زنه . وگرنه در كل بچه ي آروميه . البته اگه از خروپف كردناش بگذريم .

نينا اينقده ذوق زده شدم كه نفهميدم چي نوشتم ديگه ببخش اگه بد نوشتم فقط خواستم بگم

دوستت دارم