• وبلاگ : سرزمين عجايب
  • يادداشت : كي مشكل داره بالاخره؟من يا او؟ما شما ايشان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • نظرات : 10 خصوصي ، 112 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام سلام حامد وهاني عزيز...بابا اين جناب اپزو ديدي حامد!!!!!!!!!!اي بابا !!!اما در مورده تناقض تو حرفهاي من فکر ميکنم نگاه منو تو تفاوت داره نه اينکه حرفهاي من تناقض داشته باشه...من گفتم دوستهاي پسر زيادي دارم اما اشاره کردم همشونو برام عينه دوستهاي دخترم هستن...همشونو مثل برادرام ميدونم وهمونطورم دوستشون دارم اونها هم همينطور اگر اينطور نباشن دورشون رو خط ميکشم...در چهارچوب روابط خواهر برادري باهاشون دست ميدم...ميگيم ميخنديم ...بيرون ميريم...خانواده ام هم همشونو ميشناسن و ميدونن من باهاشون چطورن برا همين هيچي نميگن...حالا اين کجاش با نجابتي که من ميگفتم تناقض داره نميدونم؟؟؟؟البته من اهل چادرو اينطور چيزها نيستم خب شايد بتوني بگي يه ادم ميارويه کامل نه اينوري نه اونوري وسط هميشه!!هيچوقتم ضرر نکردم...حالا اگر بازم تناقض هست بگو تا بگم.....در پناه يزدان

    ----------------------------------------------------------------------------

    سلام نينا خانم .اولا كه اين جمله تون را كه گفتين با دوست پسرام فقط باهم دوستيم مثل دوست دخترهام را من صبح نديدم . يا الان اضافه شده يا اينكه من صبح نديدم .شما در مطلبتون با ايراد گرفتن از دختراني كه به نظر شما از نجابت بويي نبردند و هر روز با يكي دوست هستند و هر كاري دلشون ميخواد مي كنند اونا را محكوم مي كنيد .اي كاش شما منظورتون را از اينكه هر كاري دلشون ميخواد مي كنند ، را بيان مي كرديد .البته منم با حرف شما موافقم . دختراني كه هر روز وقت خودشون را با يك پسر يا دوست جديد مي گذرانند واقعا از نجابت بويي نبرده اند .ولي با اين حرف شما موافق نيستم كه دوستان پسر خود را بيشتر از دوستان دختر دانسته ايد . البته اين به خودي خود جاي اشكال نيست و در برخي موارد مي تواند باعث كمك به يكديگر و موفقيتهايي هم بشود . ولي اينكه اونقدر با تعدادي از افراد جنس مخالف روابطمان نزديك شود كه حتي بدون هيچ واهمه اي به هم دست بزنيم و اونقدر حيا در بين ما از بين برود كه باهم ديگر بخنديم و لطيفه تعريف كنيم به نظر من چندان كار زيبايي نيست .نينا خانم ببخشيد كه اينقدر صريح حرف مي زنم . اي كاش شما مي گفتيد كه تعداد دوستان پسرتان چند نفر هست . اگر فرض كنيم كه به 20 نفر برسد . به نظر شما ارتباط يك دختر با 20 پسر جوان . يا حتي ارتباط برادرانه و خواهرانه يك دختر با يك پسر جوان كه هوسهاي زيادي را درون خود دارد نمي تواند اين اميال و هوسها را تحريك كند . در اكثر مقالات روانشناسي و ديني به شدت دختر و پسر را از ايجاد يك روابطي كه در آن دوستي جاي خود را به روابط خواهر و برادري بدهد نهي كرده اند . چون در اين صورت به بهانه ي اينكه خواهر و برادر هستيم تا حد زيادي پرده ها به كنار مي رود و باعث وجود مشكلاتي از قبيل محرم شدن با هم و ... مي شود . من به شخصه با اينكه در يك خانواده بسيار مذهبي بزرگ شدم و تا حد زيادي سعي در كنترل خود داشته ام اما به وضوح اعلام مي كنم كه در صورتي كه يك دخترخانم بخواهد به من دست بزند و بيش از حد معمول صميمي شود با مشكل جدي روبرو خواهم شد . چند وقت پيش مقاله اي را خوندم كه خيلي برام جالب بود و حتي توي نشريه دانشجويي هم كه سردبيرش هستم اون را به چاپ رسوندم .يك تحقيق علمي ثابت كرده بود كه صداي دختران حتي به صورت كاملا طبيعي افكار پسران را به شدت بر هم مي زند .حال چگونه من خودم را قانع كنم كه دست دادن يك دختر و خنديدن و تعريف كردن لطيفه براي دوست پسر خود هيچ تاثيري در هيچ كدام از آنها نمي گذارد .نينا خانم - از طرف كليه كساني كه مانند من جنس مذكر را دارند و جوان مي باشند شما را نصيحت مي كنم كه كمي در دوستي هاي خود تجديد نظر كنيد . شايد به نظر شما من يه شخص امل باشم .اما همين طور كه مي بيند خود من هم وبلاگم را با همكاري يك دختر خانم درست كرده ام و ادامه مي دهم . پس با ارتباط دختر و پسر مخالف نيستم . حتي از نظر من شوخي با دختران و تعريف كردن جك براي آنان در محيط هاي مجازي اشكالي ندارد . ولي قبول كنيد كه در محيط هاي حقيقي و زنده اين كار كمي .....