نظرات ياداشت ارامش دوست داريد؟

+ بابا عظيمي

همه شب من در دل بندر ديده به راهم تا که تو بازايي
شده هر شب شاهد اشکم مونس دردم فانوس دريايي
مي گيرم من از تو نشونه اما چه فايده هيشکي نميدونه
مي شينم من بر لب دربا خسته و تنها با دل ديوونه
به خدا ديوانه منم
عاشقي آواره منم
که سيه گشته روزگارم
تو نبيني اشک مرا کز دل شب مي چکد از ديده پر خون
به خدا در ساحل غم زورق دل مانده بر دل خسته مغمون
تو بيا فانوس شبهايم که رسيده جان به لبهايم
تو بيا فانوس شبهايم که رسيده جان به لبهايم
به خدا ديوانه منم
عاشقي آواره منم
که سيه گشته روزگارم
همه شب من در دل بندر ديده به راهم تا که تو بازايي
شده هر شب شاهد اشکم مونس دردم فانوس دريايي
مي گيرم من از تو نشونه اما چه فايده هيشکي نميدونه
مي شينم من بر لب دربا خسته و تنها با دل ديوونه
به خدا ديوانه منم
عاشقي آواره منم
که سيه گشته روزگارم