چيست اين باران که دلخواه من است ؟
زير چتر او روانم روشن است .
چشم دل وا ميکنم
قصهءيک قطره باران را تماشا ميکنم .
در فضا ...
همچو من در چاه تنهايي رها ،
ميزند در موج حيرت دست و پا ،
خود نميداند که مي افتد کجا.