• وبلاگ : سرزمين عجايب
  • يادداشت : عشقست حسين
  • نظرات : 35 خصوصي ، 134 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + لعبت 
    داشت يادم ميرفت ..ايمان گفت يادت باشه كه كتاباشو با خودت بياري ..اگه درست يادم باشه حافظ و سپهريش جا مونده ....نازي يه لطفي كن با اقاي ج تماس بگير و بگو لعبت هر كاري كرد نتونست سي دي روخواني حافظ و مثنوي رو پيدا كنه ..اون موقع بهت ميگه كه بايد از كجا تهيه كني و زحمتشو برام بكشي .. يادت نره ها ؟من نميتونم باهات تماس بگيرم چون الان دير وقته فردا هم كه از صبح نيستم ...عصر هم كه عازم هستم ولي 5 شنبه باهات تماس ميگيرم ...اگه تل اقاي ج رو نداشتي از نينا بگير ..فدات شم ميبوسمت .. دلم هم واسه اون ادا هات تنگ شده ...مثلا سرفه هات ..سلام به فريبا و ايلين و افشين هم برسون ...