• وبلاگ : سرزمين عجايب
  • يادداشت : نكته هايي كه من به انها اعتقاد دارم بشدت
  • نظرات : 11 خصوصي ، 89 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6      
     
    اين نانسي ماشاله كم شلوغ ميكنه تو چت روزي حالام اومده اينجا گنده مينويسه. هههههههه. فدات نانسيييييييييي. ماچچچچچچچچچ. نينا جونم تو هم بوسسسسسسسسسسس
    سلاممممممممممممم. اول كه قالبت مبارك باشه. دوم اينكه واي چه دخمل خوبيييييييييييييييي. آفرين نينا جونم . نكته هايي كه بهشون اعتقاد داري همه قشنگن. موفق باشي گل خانوم.

    سلام. خوشحالم كه مشكلتون حل شده است. در پارسي بلاگ، لينك مدير، اتصال ناقابلي محسوب مي شود كه ارزاني همه ساكنان اين خانه محبت است. موفق باشيد.

    هميشه سلام...

    مهربوناي عزيز از محبتتون ممنونم

    از همه ي شما سپاسگذارم

    شايا تجلي22/9/83

    "اگر كليپي كه براي سرود جمهوري اسلامي ساخته شد و هر روز در ابتدا و انتهاي برنامه هر شبكه تلويزيوني پخش مي شود، ديده باشيد وقتي مصرع «شهيدان پيچيده در گوش زمان …» خوانده مي شود تصوير رزمنده اي مي آيد كه بر روز پيشاني اش پيشاني بند «يا حسين» مي بندد.

    نقش اين بسيجي را «علي اذاني» بازي مي كند. علي اذاني از بچه هاي قديمي جنگ بود و در واحد سمعي و بصري نيروي هوايي سپاه خدمت مي كرد.

    واحد سمعي و بصري نيروي هوايي مجموعه بسيار فعالي بود كه اشخاصي چون ابراهيم حاتمي‌كيا و حبيب الله كاسه ساز هم در اين بخش خدمت مي كردند.

    علي اذاني بعنوان عكاس و خبرنگار در اين واحد خدمت مي كرد و هم شيميايي شده بود و هم چند تركش در بدن داشت. بعد از جنگ كه اين واحد هم منحل شد و علي به سپاه سمنان - محل تولدش – منتقل شد.

    ظاهراَ طي چند سال گذشته بخاطر اثرات مجروحيت ها كمي مشكل رواني پيدا كرده بود و همين باعث شده بود كه سر كارش حضور پيدا نكند و حقوقش قطع شود كه ظاهرا بعداً اين مشكل حل شده بود. رفقاي قديمي اش دستش را گرفتند و پولي فراهم كردند و به او دادند كه زميني كه داشت را سرپناهي براي خانواده پنج نفره اش بسازد. اما علي تنها تا مرحله سفت كاري ساختمان جلو رفت و پولش تمام شد. از كل ساختمان تنها آشپزخانه 12 متري اش را كامل كرده بود و هفت سال بود كه به همراه خانواده اش در اين آشپزخانه زندگي مي كرد. در اين مدت به هر دري كه مي توانست زد كه يكي از ارگانها كمكش كند تا خانه اش را تكميل كند اما موفق نشد. دوستانش هم در حد وسعشان كمكش كردند. اما فايده چنداني نداشت. حتي ابراهيم حاتمي كيا علي رغم مشكلات روحي علي، نقش كوچكي در سريال خاك سرخ به او داد تا كمكي به وضع روحي و مالي اش كرده باشد. مدت ها از علي اذاني بي خبر بودم تا اينكه روز قبل از اربعين يكي از دوستان زنگ زد كه

    علي اذاني با يك گلوله به زندگي اش خاتمه داده است.

    ديشب فيلمي از تشييع جنازه علي اذاني مي ديدم. در حاليكه فوق العاده لاغر شده بود و بعد از اينكه شستندش همان پيشاني بند يا حسيني كه در سرود جمهوري اسلامي ايران به پيشاني اش مي بندد و متعلق به دوران رزمندگي اش بود به پيشاني‌اش بستند و براي آخرين وداع به همان آشپزخانه 12 متري كه هفت سال بود به همراه همسر و سه دخترش در آن زندگي مي كرد آوردند. در حاليكه در كنار اتاق مقداري هيزم كه براي گرم كردن از آنها استفاده مي كرد چيده بود و به ديوار عكس بزرگي از امام(ره) زده بود و همسر و سه دخترش در كنار جنازه او ضجه مي‌زدند.."

    + سيد 
    سلام گلم...نكاتي رو كه نوشتي جالب و قشنگه اما اگر ميبيني وبي كه من ازش استفاده ميكنم گاهي زود اپ ميشه مال اينه كه تا يه موضوعي رو حس ميكنم بايد با دوستان خوبم مطرح كنم و يا گفتنش مصلحت هست مينويسم اخه من يكي دوتا دوست در اين فضاي بسيار زيباي اينترنتي دارم كه دلم ميخواد بتونم براشون مفيد واقع بشم بزبان.به قلم و به عمل چون اين دوستان نيز همينطورند بدون غل و غش و من نيز از كامنت بچه ها خيلي چيزا دارم ياد ميگيرم و ياد گرفتم و از همه مهمتر دوستاني خوب مثل تو پيدا كردم

    تاكنون سعي كردم كه به كسي دروغ نگم ، و موفق هم بودم / از نظر من تموم آدمها قابل احتراما" و داراي شخصيت والا هستند مگر اينكه عكسش ثابت شود / تملق و چاپلوسي بدترين و كثيفترين كار دنياست / من به سادگي اشتباهاتم را قبول ميكنم و به سادگي از طرف مقابل ، حتي اگه بچه و از من كوچكتر باشه ، عذر خواهي ميكنم و اصلا" هم احساس حقارت نميكنم / مشكلاتم را سعي ميكنم با دوستان نزديكم و مادرم حل كنم چون قدرت حل مشكل را در خودم نميبينم( ضعف ) / با دوستانم صادق و مهربونم ولي برخي از اونا با من اينطوري نيستند / بهترين قاضي در زندگي من ، وجدانم بوده ، هست و خواهد بود و از اين بابت بسيار خوشحالم / چند وقتي است كه شاد هستم و سعي ميكنم ديگران را نيز شاد كنم چون از ديدن نيمه ي خالي ليوان زندگي خسته شدم / خدا را دوست دارم و ميدونم كه با اينكه تموم زندگي از روي جبر اونو ولي اون هميشه خوبي منو ميخواد و تا حالا به من كمك كرده / پدرم را خيلي دوست داشتم و مادرم را خيلي دوست دارم و اي كاش ميتونستم تموم مهربونياش رو جبران كنم ( مادرجون خيلي دوست دارم و دستتو ميبوسم عزيزم ) . نينا جون اي كاش آدمهاي ديگه هم لااقل اگه خوب نيستند ، سعي كنند كه خوب باشن و بشن . دوست دارم عزيزم . خداحافظ .

    سلام گلم

    بي معرفتيم رو به حساب اين حال خرابم بذار

    وگرنه جات رو چشماي منه

    ديدم همه متناشونو منقش به چند تا از اين شكلك ها كردن گفتم من هم عقب نمونم البته برخي از اونها رو جرئت نكردم بزنمبهت زده‏امتو گلياوووهروشن شد
    راستي واسه آتيش دلم سوخت و نيومدم ديشب و خيلي خوشحالم كه يه بار ديگه كيميا و گلي و تو بهم رسيدين و ديگه اينكه امشب صد درصد ميام البته نه با چند تا سرخپوست با چند تا پسر ايروني تا بفهمين پسر ايروني يعني چي
    خيلي زيبا بود خيلي حق داري اين جملات رو سر مشق خودت قرار دهي .......... خيلي لذت بردم

    سلام عزيزم

    فداي مهربوني هات

    خانمي اومدم بگم به يادتم فقط يه مقدار حال خوبي ندارم

    قول ميدم زود خوب بشم وبيام

    سلام نينا.. خوفي؟ خونه جديد مبارك..فقط هنوز در و ديواراش بوي رنگ ميده(بوي خوب)

    اين چيزايي رو هم كه نوشتي قبول دارم(از ترسم

    ) خب ديگه من برم.. راستي كمتر غلط غلوط بنويس..واست ضرر داره خواباي خوب ببيني ..باي
    راستي يادم رفت اخره نوشته اظافه كنم برداشتي ازاد از مجله موفقيت با كلي اضافات از طرف اينجانب ...........اخ جونمي راهشو ياد گرفتما!!هميشه تو وبه خودم اولين كامنتو ميزارم تا ديگه حسرت اول شدن رو نخورم ..اخه ماشالله اينقدر وبلاگ دوستان من پر رفت وامده كه اول شدن كاره حضرت فيلههه خيال كرديهه خيال كرديهه خيال كرديهه‏هههه‏هههه‏ههبلبلبلو
     <    <<    6